در ادامه بحث گذشته وسطی در مورد واژه شجر که برای کدو به کار رفته سوال پرسیدند با توجه به تفسیر نور در ذیل این آیه چنین نگاشته شده«کلمهى «شجر» هم به درخت گفته مىشود و هم به بوته. «یقطین» به معناى کدو است که برگ آن مایهى درمان کوفتگى و حشره زدایى است»
درختان دوزخی : در قرآن کریم ـ به هنگام بحث از اوصاف و ویژگیهای جهنم ـ از وجود درختی به نام « زقوم »نام برده شده است . در آیات 62 تا 67 سوره صافات میخوانیم » ذلک خیر نزلاً ام شجرة الزقوم . انا جعلناها فتنة للظالمین . انها شجرة تخرج فی اصل الجحیم . طلعها کانه رؤس الشیاطین ... ».«همانا ما درخت زقوم را وسیلهى شکنجه و درد و رنج ستمگران(کافران) قرار دادهایم. همانا این درخت از عمق دوزخ مىروید.خوشهها و شکوفهى آن مانند سرهاى شیاطین است. پس دوزخیان از آن مىخورند و شکمها را از آن پر مىکنند. سپس بر روى آن (غذا) مخلوطى از آب جوشان و سوزنده براى آنان خواهد بود.»
«هنگامى که آیه زقوم نازل شد ابو جهل گفت : چنین درختى در سرزمین ما نمىروید ، چه کسى از شما معنى زقوم را مىداند ؟ در آنجا مردى بود از آفریقا گفت زقوم به لغت افریقائیان به معنى کره و خرما است ! ابو جهل به عنوان سخریه صدا زد کنیز ! مقدارى خرما و کره بیاور تا زقوم کنیم ! آنها مىخوردند و مسخره مىکردند و مىگفتند محمد (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) در آخرت ما را به اینها مىترساند ! قرآن نازل شد و پاسخ دندانشکنى به آنها داد که در آیات بعد مىخوانیم.
به هر حال واژه شجرة همیشه به معنى درخت نیست گاه به معنى گیاه نیز مىآید ، و قرائن نشان مىدهد که منظور از آن در اینجا گیاه است .
زقّوم» گیاه زهردارى است که در بادیهها مىروید و اگر برگش کنده شود از جاى آن شیرهاى بیرون مىآید که به هر جاى بدن برسد ورم مىکند. در سورهى دخان آیهى 43 مىفرماید: «انّ شجرة الزّقوم طعام الاثیم کالمهل یغلى فى البطون کغلى الحمیم» زقوم، خوراک گناهکاران است که مثل فلز گداخته در درون آنان جوشان است، همچون جوشیدن آب داغ.
.بدیهى است خوردن از این غذاى ناگوار و تلخ تشنگىآور است ، اما به هنگامى که تشنه مىشوند چه مىنوشند ؟ قرآن مىگوید : این دوزخیان بعد از این زقوم آب داغ و کثیفى خواهند داشت ( ثم ان لهم علیها لشوبا من حمیم ) . شوب به معنى چیزى است که با شىء دیگر مخلوط شود ، و حمیم به معنى آب داغ و سوزان است ، بنابر این حتى آب داغى که آنها مىنوشند خالص نیست بلکه آلوده است.این همان فتنه و عذابى است که در آیات قبل به آن اشاره شد ، خوردن از این گیاه دوزخى با آن بوى بد و طعم تلخ با آن شیرهاى که تماسش با بدن مایه سوزندگى و تورم است ، آنهم خوردن به مقدار زیاد ، عذابى است دردناک
پیامها
1- ستمگرانى که در دنیا دلها را مىسوزانند، در قیامت با طعامى سوزان پذیرایى خواهند شد. «فتنة للظالمین»
2 - با ارادهى الهى، در قعر آتش درخت مىروید.«شجرة تخرج فى اصل الجحیم»
3- دوزخیان نیز همچون بهشتیان، خوردنى و آشامیدنى دارند، امّا نه تنها لذیذ و دلپسند نیست بلکه بد شکل و بد مزه و آزار دهنده است. «کانه رؤوس الشیاطین... لشوباً من حمیم»
4- براى دورى از غذاهاى دوزخى نه راه فرارى است و نه راه طفره. «اکلون... مالئون»
5- دوزخیان به قدرى گرسنه هستند که از بدترین غذا شکم خود را پر مىکند. «فمالئون منها البطون»
پ ن: از خدا می خواهم که ما را از دیدن چنین درختی محروم نماید.(گاهی بعضی محرومیت ها نعمت است مگه نه؟)